هفته 20 ام
سلام شیرینم قند عسلم یه مدت نسبتا طولانیه که ننوشتم برات عزیزم اولش امتحانام و تحویل پروژه ام بود بعدش دلتنگی از دوری محمد و بعدش تموم شدن حجم نت مامان اینا. خدا رو شکر دو تا ازمایش های غربالگری رو به سلامت پشت سر گذاشتیم.30 تیر با هم رفتیم سونو گرافی شب قبلش شب قدر بود من تا صبح بیداربودم ( دردت به جونم که شب های قدر برات قران رو میگرفتم رو شکمم تا شما هم دعا کنی) صبحش با ماشین مامان رفتم درمطب و اسمم رو رویه کاغذی که اونجابود نوشتم واقعا این نحوه ی وقت گرفتن نوبره به خدا.ظهرم تنها حاضر شدم رفتم در مطب یه عده وایساده بودن منم حوصله نداشتم برم یه ساعت وایسم تو ماشین اونطرف خیابون منتظر موندم بعد از یه 5...
نویسنده :
مامان مهسا
17:58